محمدرضا تاجیک رئیس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان ورامین در یاداشتی نوشت: انتخاب نهم شهریور بهعنوان روز ملی یوزپلنگ بیارتباط با یک حادثه دلخراش نیست. در سال ۱۳۷۳، یک ماده یوزپلنگ به همراه سه تولهاش برای نوشیدن آب به نخلستانهای اطراف شهر بافق یزد آمدند. اما آنچه باید تصویری دلنشین از همزیستی انسان و حیاتوحش باشد، به تراژدی غمانگیزی بدل شد. در پی حمله برخی افراد محلی، دو توله از میان رفتند و توله سوم نیز بهشدت آسیب دید. آن رخداد تلخ زنگ خطری بود برای همه دوستداران محیط زیست که اگر فکری اساسی نشود، یوز ایرانی هم به سرنوشت تلخ دیگر گونههای از دسترفته گرفتار خواهد شد.
کویر ورامین؛ یکی از مهمترین زیستگاههای یوز
به بهانه این روز، نگاه خود را به یکی از مهمترین زیستگاههای شناختهشده یوزپلنگ ایرانی معطوف میکنیم: پارک ملی کویر مرکزی و منطقه حفاظت شده کویر در حاشیه دشت ورامین. این منطقه که زیر نظر اداره کل حفاظت محیط زیست استان تهران مدیریت میشود، یکی از نخستین زیستگاههای ثبت شده یوزپلنگ آسیایی در کشور است.
پارک ملی کویر با وسعتی بالغ بر ۲۲۰ هزار هکتار و منطقه حفاظت شده کویر با بیش از ۲۵۰ هزار هکتار وسعت، در دل جغرافیایی ویژهای قرار گرفتهاند. این ذخیرهگاه زیستکره در جنوب شرقی دشت ورامین و در مجاورت دریاچه نمک، کویر ریگجن، کویر مرکزی و کویر گرمسار واقع است؛ منطقهای که مرزهای استانهای تهران، قم، سمنان و اصفهان را به هم پیوند میدهد.
تنوع زیستی بینظیر
اگرچه کویر در ذهن بسیاری با خشکی و بیآبی تداعی میشود، اما در دل همین سرزمین به ظاهر خشن، حیات شگفتانگیزی جریان دارد. در این پهنه، مجموعهای غنی از جانوران و گیاهان به چشم میخورد: از پستاندارانی چون جبیر، آهو، کل و بز، قوچ و میش وحشی، خرگوش، کفتار و گرگ گرفته تا گونههای نادر همچون گربه شنی، سیاهگوش و سمور سنگی. افزون بر آن، پرندگان کمیاب و خزندگان خاص بیابان نیز زیستگاه خود را در این پهنه یافتهاند.
با این حال، شاخصترین گونههای این زیستبوم بیتردید یوزپلنگ آسیایی و گورخر ایرانی هستند؛ دو گونهای که از دیرباز نامشان با کویر مرکزی گره خورده و این منطقه را به پناهگاه آخرین بازماندگان خود بدل کردهاند.
دلایل اهمیت زیستگاه
پارک ملی کویر برای سالها یکی از مناسبترین زیستگاهها برای یوز به شمار میرفت. موقعیت جغرافیایی ممتاز، نبود عوامل تهدیدکنندهای چون چرای مفرط دام یا حضور سگهای گله، و همچنین فقدان جادههای پرخطر، شرایطی ایدهآل برای بقای این گونه ارزشمند فراهم کرده بود. از سوی دیگر، وجود امنیت نسبی و وفور طعمههای طبیعی، یوز و دیگر گوشتخواران ایران را به این منطقه کشانده بود.
تهدیدها و نگرانیها
اما این زیستگاه نیز از گزند تهدیدهای انسانی در امان نمانده است. بهرهبرداریهای نفتی، اشغال بخشی از منطقه برای ذخیرهسازی گاز، گردشگری بیضابطه، شکار غیرمجاز، و کمبود امکانات حفاظتی و ارتباطی، همگی در سالهای اخیر فشار مضاعفی بر محیطبانان و زیستبوم کویر وارد کردهاند.
نگرانکنندهتر آنکه گزارشهای میدانی حاکی از کاهش چشمگیر مشاهده یوز در این منطقه طی سالهای گذشته است؛ بهگونهای که بیم آن میرود سرنوشت تلخ گورخر ایرانی در این پارک، برای یوز نیز تکرار شود و شاهد خاموشی یکی دیگر از چراغهای تنوع زیستی کشور باشیم.
روزنههای امید
با وجود همه این نگرانیها، تلاشهای فعالان محیط زیست و پروژه ملی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی در یک دهه اخیر بارقههایی از امید آفریده است. تصاویر ثبتشده با دوربینهای تلهای از حضور یک قلاده یوزپلنگ و دیگر گوشتخواران همزیست همچون پلنگ، کفتار و گرگ، نشان میدهد که پارک ملی کویر هنوز هم میتواند مأمن این گونه ارزشمند باشد. همین مشاهدات، سبب شد توجه دوبارهای به اهمیت این منطقه در سطح ملی و بینالمللی معطوف گردد.
مسئولیت ملی و جهانی
روز ملی حفاظت از یوزپلنگ ایرانی فرصتی است تا بار دیگر یادآور شویم که حفاظت از این گونه تنها یک دغدغه زیستمحیطی نیست؛ بلکه وظیفهای ملی و حتی جهانی است. یوز ایرانی نهفقط یک حیوان، بلکه بخشی از هویت طبیعی ایران است؛ نمادی که اگر از دست برود، گویی بخشی از تاریخ و فرهنگ سرزمینمان محو شده است.
دعوت به همگرایی
امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند همگرایی همهجانبهایم: دولت، سازمانهای تخصصی، جامعه محلی، فعالان مدنی و حتی تکتک شهروندان باید نقش خود را ایفا کنند. ارتقای آگاهی عمومی، آموزش جوامع محلی، کنترل تهدیدها، و سرمایهگذاری در زیرساختهای حفاظتی میتواند راه نجاتی برای این گربهسان بینظیر باشد.
سخن پایانی
در روز نهم شهریور، هنگامی که نام یوز ایرانی در تقویم ملی میدرخشد، بیایید فراتر از یک مراسم نمادین بیندیشیم. بیایید با خود عهد کنیم که میراث طبیعی کشورمان را به فرزندان آینده بسپاریم؛ یوزپلنگ آسیایی نه باید تنها در قاب عکسها و کتابها باقی بماند، بلکه شایسته است همچنان در پهنههای کویری ورامین و دیگر زیستگاههای ایران بدود و یادآور شکوه طبیعت ایران باشد.
این یادداشت تلاشی است برای آنکه در کنار همه دغدغههای روزمره، صدای یوز ایرانی را بشنویم؛ صدایی که آرام اما پرمعناست و از ما میخواهد حافظان شایسته این میراث ملی و جهانی باشیم.
انتهای پیام/
نظر شما